در ره منزل ليلي كه خطر هاست در آن //شرط اول قدم ان است كه مجنون باشي

صفحات

آبان ۲۵، ۱۳۸۷

کمی حافظه در دیگر مرجع تقلید

حضور محترم حضرت آیت الله حسینعلی نوری همدانی مرجع محترم تقلید گروهی از شیعیان
با عرض سلام و ارادت
ابتدا باستحضار آن عالیجناب میرساند که اینجانب مدتیست که افتخار تقلید از آن مرجع محترم را در احکام شرع مطهر اسلام دارم.
متاسفانه اخیرا دچار تردیدهائی شده ام که امید دارم حضرتعالی با رهنمودهای عالمانه مرتفع فرمائید. اینجانب طلبه‌اي هستم که با ایقان به اینکه مرجعیت شیعه بايد امری الهی بوده باشد و بايد حكم الله را ترويج دهد با صدق نیت فتاوی و نظرات حضرت عالی را دنبال نموده و هماره به نیت قربت الی الله در اجرای آنها کوشیده‌ام. سپس در مطالبی دچار شبهه شدم و با مطالعه نظرات حضرت عالی نسبت به مولوي که بگفته حضرتعالی صوفی قهاری بوده و دشمن اهل بيت است تحقیقاتی کردم. ديدم خود جنابعالي هم از اشعار او در وعظ و خطابه هاي خود استفاده ميفرماييد. پس از خواندن مثنوی و مطالعه نظر مراجع و مخصوصا نظر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای مقام معظم رهبری که مثنوی را اصول اصول اصول دین خوانده بودند و مرحوم استاد مطهری نیز تائید نموده بودند شبهاتم بيشتر شد. از آنجا که جنابعالی در مورد تقریبا تمامی مسائل فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و حتی در عرصه بانکداری و سیاست خارجی اظهار نظرهای دینی ایراد میفرمائید سوالاتی برایم پیش آمد:
1) چطور ممکن است علمائی در حد جنابعالی نظری فقهی کاملا مخالف با نظرات بزرگانی همچون حضرت آیت الله خامنه ای و یا مرحوم مطهری داشته باشید و هر دو حکم الله باشند؟ تشخیص حكم صحیح چگونه باید انجام شود؟
بطور مثال اخیرا جنابعالی فتوایی در مورد حرمت جرائم تاخیر بازپرداخت وام بانکها صادر نمودید. منابع بانکهاي دولتی متعلق به بیت المال است آیا این فتوا در تعارض با منافع بیت المال و امت اسلام و بنفع عده ای خاص، مثلا کسانیکه استفتاء کردند و شاید وامهای سنگین از بانکها گرفته باشند و میل به بازپرداخت ندارند، نمی باشد؟
2) در یکی از آخرین مصاحبه های جنابعالی در روزنامه دنیای اقتصاد خواندم که حضرتعالی در مورد ربا اظهار نظر فرموده بودید و حدیثی را که مربوط به ریا بود به ربا نسبت داده‌اید. اگر در فتاوی ديگر حضرتعالي نیز چنین خلطی شده باشد تکلیف من و امثال من که از جنابعالی تقليد کردیم چیست؟ آيا ما بهشتي خواهيم شد يا جهنمي؟
از آنجا که جایگاه مرجعیت بر اساس حفظ کردن احادیث و روایات، دخالت در اموری فرعيه شرعيه است و این کیفیت بر اساس حفظ احادیث و روايات است، اگر احیانا مرجعي دچار فراموشی شود و اشتباهی مانند مورد اخيرالذكر بروز نمايد که ناش از ضعف و کسالت و کهولت سن باشد که طبیعی نیز هست، تكليف مقلد چیست؟
در خاتمه ضمن آرزوی سلامتی و طول عمر برای حضرتعالی خواهشمندم موارد فوق را پاسخ بفرمائید.
و من الله التوفيق

هیچ نظری موجود نیست: