گزارش های رسیده حاکی است که روز يكشنبه، بیست و یکم مهرماه، هفت تن ازدراويش گنابادى در شهر اصفهان و پنج تن از آنان در شهر كرج دستگير شدند.این گزارش ها می افزاید که در روزها و هفته هاى گذشته، شمارى ديگر ازدراويش گنابادى نعمت اللهى در شهرهاى ديگر ایران دستگير شده بودند.درباره علت افزايش فشارها بر دراويش گنابادى، مصطفى آزمايش، نماينده دراويش گنابادى در خارج از كشور در گفت و گو با «رادیو فردا» می گوید که دستگاه حاکم نسبت به دروایش و مراجع تقلیدی که تفکری غیر از تفکر آنهادارند، بدبین است.
رادیو فردا: دروایش گنابادی به چه علت دستگیر شده اند؟
مصطفی آزمایش: همان طور كه اطلاع داريد، در اصفهان يك رشته دستگيرى هاى گسترده انجام شده است. همچنين حسينيه دراويش گنابادى در اصفهان، مدت هاستكه تعطيل شده است .... پس از اين تعطيلى، مردم و دراويش (چرمهین ) درمنزل يكى از فقرا در «چرمهين» اصفهان جمع مى شدند، نماز مى خواندند ومجالس خود را برگزار مى كردند. شهردارى اين منزل را تخريب كرد و براىصاحب منزل نيز حكم زندان صادر شد.علاوه بر اين مسايل، اخيرا براى تخريب (مقبره درویش ناصر علی ) قبرستان«تخت فولاد» برنامه ريزى كرده اند. قبرستان «تخت فولاد» يكى از مراكز كه مربوط به سلسله گنابادى است و يكى از بزرگان اين سلسله به نام «ايزدگشسب» در آن مدفون است، به همين دليل فقرا و درويشان روزهای جمعه آنجاجمع مى شوند و مجالسى برگزار مى كنند.
آقاى آزمايش: آخرين دستگيرى ها چه زمانى بوده است؟
روز (شنبه) تعدادى را در اصفهان دستگير كرده اند.«دستگاه حاكم نه تنها خود را رهبر سياسى بلكه رهبر عقيدتى حاكم بر ايران نيز مى داند. به همين دليل، هم نسبت به دراويش و هم نسبت به مراجع تقليدىكه تفكرى غير از تفكر نظام حاكم دارند، بدبين است و آنها را خانه نشين مىكند.»
مصطفی آزمایش، نماینده دراويش گنابادى در خارج از كشورعلاوه بر دستگيرى هاى اخير در اصفهان، در روزهاى گذشته، موجى از دستگيرىدراويش گنابادى را شاهد بوده ايم. در باره این دستگیری ها توضیح می دهید؟مهمترين بخش اين دستگيرى ها مربوط است به اشخاصى مانند آقاى محمدى لباف در شهر قم، كه به جرم اقامه نماز جماعت دستگير شده است؛ يعنى به جرم خواندن نماز به پنج سال زندان و نفى بلد از شهر مسقط الرأس خود محكوم شده است.در شهر اميديه اهواز نيز يك حوزه درويشى وجود دارد كه متاسفانه تا كنون چند بار كوكتل مولوتف به سوى محل پرتاب كرده اند تا مجالس آن تعطيل شود.همچنين گروهى تحت عنوان «منصورون۲»، اطلاعيه هايى منتشر كرده و در آن تهديد كرده اند كه اگر برگزارى مراسم را ادامه بدهيد، اين مكان را مىسوزانيم و افراد را كتك مى زنيم. اخيرا نيز كسانى كه در مجالس حوزه درويشى اميديه اهواز شركت مى كردند يا مجالسى در منزلشان برگزار مى شد،به اتهام واهى «تشويش اذهان عمومى و تبليغ عليه نظام» دستگير كرده اند.
به نظر شما ريشه مخالفت دستگاه حكومتى با دراويش گنابادى در چيست؟
دستگاه حاكم نه تنها خود را رهبر سياسى بلكه رهبر عقيدتى حاكم بر ايران
نيز مى داند. به همين دليل، هم نسبت به دراويش و هم نسبت به مراجع تقليدىكه تفكرى غير از تفكر نظام حاكم دارند، بدبين است و آنها را خانه نشين مىكند؛ مراجع تقليدى مانند آقاى منتظرى، (مثل مرحوم )آقاى شريعتمدارى و حتي آقاى صانعى كه اخيرا حمله هاى شديدى نسبت به او انجام گرفته است.
آيا دراويش گنابادى تفكر سياسى ويژه اى را عليه حكومت دنبال مى كنند؟متاسفانه در ايران حكومت، يك حكومت ايدئولوژيك است و اعتقاد دارد كه هركسى با من نيست عليه من است.دراويش فعاليت سياسى عليه نظام ندارند، اما از قطب خودشان پيروى مى كنند.به نظر دستگاه حاكم، پيروى اين جماعت از شخص ديگرى به جز كسى كه او رارهبر عقيدتى مسلمانان جهان به شمار مى آورند، مخالفت با نظام است و تلاش مى كنند بر چسب سياسى به دراويش بزنند. حتى اخيرا از دراويش گنابادى، تحت عنوان «گروهك درويشى» نام مى برند.
منظور اين است كه آيا دراويش گنابادى به صورت سازمان يافته فعاليت سياسىويژه اى را پيگيرى مى كنند؟
درويشی به سياست كارى ندارد، ولى درويش مى تواند فعاليت سياسى داشته و به احزاب مختلف وابسته باشد.
آيا دراويش گنابادى در انديشه و روش خود، وجه تمايزى با ديگر شيعياندارند يا خير؟
هر فردى مى تواند به قصد قربت به ديگرى اقتدا كند؛ اگر در ذهن خود باورداشته باشد كه آن شخص عادل است و تا هنگامى كه خلاف اين امر ثابت نشده مىتواند شخص را عادل تلقى كرده و به او اقتدا كند. به عنوان مثال نمى توان گفت كه فقط شخص روحانى مى تواند امام جماعت باشد.
در فقه شيعه و در اصول دين مانند توحيد، نبوت و معاد نمىتوان از مرجع يا مجتهدى تقليد كرد.
آيا دراويش گنابادى در اصول واعتقادات از قطب خود تقليد مى كنند؟
خير، به هيچ عنوان در اصول دين تقليد نمى كنند، بلكه در فروع دين از فقهاتقليد مى كنند و در امور مربوط به سلوك، از قطب خود پيروى مى كنند.هر فردى ابتدا بايد اصول دين را قبول داشته باشد تا مسلمان، مسيحى، يهودىيا زرتشتى به شمار رود و سپس براى اين كه اعمال خود را به قصد قربت الىالله درست انجام دهد، بايد به نظريات صاحبان نظر در اين زمينه رجوع كندكه در شريعت، فقها و در طريقت، اقطاب هستند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر